جدول جو
جدول جو

معنی شاه زاول - جستجوی لغت در جدول جو

شاه زاول(هَِ وُ)
شاه زابل. محمود بن سبکتکین غزنوی. (یادداشت مؤلف). اشاره به سلطان محمود سبکتکین است. (برهان قاطع) :
رسید شاه جهان سوی فخردین مهمان
چو شاه زاول سوی غلام خویش ایاز.
سوزنی.
و رجوع به شاه زابل و محمود غزنوی شود
لغت نامه دهخدا
شاه زاول(هَِ وُ)
خطابی است رستم پهلوان داستانی را
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاه بال
تصویر شاه بال
بزرگ ترین پر از بال های پرنده
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ بُ)
شاه زاول. عنوانی است سلطان محمود غزنوی را. (از انجمن آرا) (ازآنندراج). و رجوع به شاه زاول و محمود غزنوی شود
لغت نامه دهخدا
از روایت مؤلف الجماهر چنین برمی آید که نام یکی از پادشاهان نواحی هند بوده است و گوید که: یاقوت را از کدکدیا (کرکد) مقر شاه بلول آورند و آن مدت هفت روز با توابع کشمیر و قصبۀ اردستان یا (ادستان) مسافت دارد. (از الجماهر ص 88)
لغت نامه دهخدا
(هَِ وَ)
کنایه از خورشید است. (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام). شاه خرگاه مینا. شاهد روز. شاه گردون. شاهنشاه زند و استا. شاه یک اسبه. کنایه است از آفتاب. (از انجمن آرا) (از آنندراج). مهر. هور. شمس
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، دارای 780 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن برنج و ابریشم و چای است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
شخص بسیار قوی، (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
کاج باشد و آن را لوچ نیز گویند و بعربی احول خوانند، (فرهنگ جهانگیری)، بمعنی کاج است که بعربی احول گویند، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، لوچ و آن کژ چشم است که یکی را دو بیند، (از آنندراج)، دوبین، لوچ، کاژ، کژبین
لغت نامه دهخدا